استاد تبلیغات سخنران مدیریت مدرس بازاریابی

استاد تبلیغات سخنران مدیریت مدرس بازاریابی

استاد تبلیغات سخنران مدیریت مدرس بازاریابی

استاد تبلیغات سخنران مدیریت مدرس بازاریابی

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد تبلیغات» ثبت شده است

۰۶
تیر

مدرس تبلیغات استاد تبلیغات مشاور تبلیغات سخنران تبلیغات

تکنیک های فروشندگی حرفه ای و ویژگی های فروشندگان موفق

• فروشندگان حرفه ای و موفق سحرخیر هستند، اگر یک ساعت از خواب خود را در هر روز کم کنید، پنج سال به عمر کاری خود اضافه کرده اید، سحرخیز باشید و برنامه داشته باشید.
• میزتان را مرتب نگه دارید، نظم و انضباط هم در روحیه خودتان تأثیر مثبتی دارد و هم در روحیه مراجعه کنندگان به شما، یا کسانی که شما به آنها مراجعه می کنید.
• بهتر است از شب قبل برنامه ها و تماس های تلفنی تان را تنظیم کنید.
• فعالیت هایتان را اولویت بندی کنید و طبق قانون پارتو ابتدا به ۲۰ % کارهای مهم بپردازید که ۸۰ % مشکلات شما از این طریق حل می شوند و منافع بیشتری نصیب شما می گردد.
• فعالیت را اول صبح آغاز کنید، مدیران موفق قبل از منشی ها به سر کار می رسند و لذا این اوقات فرصت خوبی برای تماس برقرار کردن با آنهاست.
• فروشنده موفق برای هر مشتری یک پایگاه داده یا پرونده درست می کند. در این پرونده کلیه اطلاعاتی که از مشتری به دست می آورید را ثبت کنید. نظیر: نام، نشانی، شماره تماس، پست الکترونیکی، عنوان های افراد، شماره حساب، منبع تماس اولیه (کسی که اولین بار شما را به مشتری معرفی کرد)، سابقه معاملات، فواصل تماس ها، زمان بندی آنها، جزئیات شخصی، جزئیات جغرافیایی، پیشینه سازمان مشتری، جزئیات مالی و …
• تمام قرارها و برنامه ها را یادداشت کنید، فقط به حافظه تان اعتماد نکنید، قبل از رفتن به نزد مشتری پرونده ایشان را مرور کنید، این کار آمادگی شما را برای مذاکره بالا می برد.
• قبل از هر قراری به دفترچه یادداشت مراجعه کنید. یک سر رسید مناسب یا وسیله الکترونیکی ثبت قرارها جزء یاوران شایسته شما هستند، از آنها استفاده کنید. یکی از خصوصیات انسان های موفق همراه داشتن یک خودکار و کاغذ در تمام زمان های بیداری است، این انسان ها با یک یادداشت کوچک به حافظه خود کمک می کنند تا موردی به فراموشی سپرده نشود.
• مواظب وقت مشتری باشید، به موقع به محل قرار برسید، مدیریت زمان داشته باشید. یک تفاوت مهم انسان های موفق و ناموفق نحوه نگرش آنها به زمان است. در شرایط امروزی بیش از هر زمان دیگری ارزش وقت بالا رفته است.
• در نزد مشتری حرفه ای عمل کنید، دستپاچه نشوید، متین و مسلط باشید، با سلام وارد شوید. خودتان را معرفی کنید. تا زمانی که به شما اجازه نداده است، ننشینید، تلفن همراه تان را خاموش کنید، شما در مقابل رئیس تان هستید، مواظب رفتارتان باشید تا خودتان را در دل او جا کنید. پایه و اساس هر موفقیتی برقراری ارتباط صمیمانه است، به نحوی که منجر به اعتماد طرف مقابل بشود.
• فروشندگان موفق می دانند که مشتریان چه خواسته ای دارند. مشتریان می خواهند که شما این را درک کنید که آنها خود را طرف مهمتر رابطه می دانند، چون تصمیم گیری با آنهاست. پس آنها رئیس هستند. شما باید با رفتارتان این را نشان دهید که آنها مهمتر هستند.
• با احترام کامل کارت ویزیت خود را به مشتری (با دو دست) تقدیم کنید. اگر کارت ویزیت ندارید از مدیرتان بخواهید دستور این کار را بدهد، کارت ویزیت زیبا که مشخصات شرکت و سمت شما (نماینده فروش) در آن نوشته شده باشد، به مشتری اینطور القا می کند که با یک انسان مجرب و حرفه ای و با یک شرکت معتبر معامله می کند.
• برای تحت تأثیر قرار دادن مشتری با یک تعریف مثبت واقعی شروع کنید، مثلاً اگر به موقع شما را پذیرفته است، به خاطر دقیق بودن به ایشان تبریک بگویید.
• نزد مشتری از رقبا بدگویی نکنید، چون مشتری حرف شما را قبول نخواهد کرد. او می داند که انگیزه شما چیست و ممکن است تصور کند چون رقیب شما پیشرفت کرده است، حسادت می کنید. به علاوه بعضی از مواقع خودتان مشتریان را نسبت به رقبا حساس می کنید که در مورد آنها هم اطلاعاتی جمع آوری کنند و شاید شما رقبا را به مشتریان معرفی کنید و این آشنایی منجر به معامله شود، متأسفانه این یکی از هدایایی است که شما به رقبایتان می دهید.
• اگر مشتریان از قول رقبا در مورد شما نکات منفی گفتند، لبخند بزنید و بگویید خوشحالم از اینکه توفیق ما آنها را نگران کرده است. طبیعی است اگر برای آنها مهم نبودیم از ما صحبت نمی کردند.
• فروشندگان خوب از شرکت شان به نیکی یاد می کنند. هیچ وقت از محیط کارتان نزد دیگران، خصوصاً مشتری بدگویی نکنید، بلکه چنان برخورد کنید که در بهترین شرکت دنیا کار می کنید. اگر چنین نیست علت ها را بررسی کنید و به کمک مدیران و سایر همکاران آنجا را بسازید.
• تکنیک های خاتمه فروش را در زمان مناسب بکار گیرید و مراقب نشانه های خرید از سوی مشتری باشید. به نوع سؤالات مشتری، تن صدای ایشان و زبان بدن آنها توجه کنید. از آنها بپرسید آیا سؤالی مانده است که من جواب نداده باشم؟ و در غیر این صورت پیشنهاد فروش خود را مطرح کنید. خاتمه فروش یعنی هنر تشخیص زمان اتمام معامله. شما باید مراقب نشانه هایی باشید که حاکی از آن است که مشتری آماده تصمیم گیری است. یکی از مهمترین نشانه ها، پرسیدن سؤال هایی درباره وضعیت پس از خرید است.
• اگر مشتری به سختی تصمیم گرفته است، از آن به نیکی یاد کنید و از توجه و صرف وقت آنان تشکر کنید و اطمینان دهید که اگر سؤال یا نکته ای باشد، سریعاً در خدمت آنها هستید. مشتریان سر سخت مانند «ابر سیاه» هستند، ابر سیاه، باران و نعمت بیشتری دارد. ولی مهم این است که ما بتوانیم ایشان را علاقه مند به ارتباط کنیم و در نتیجه او از نعمت خویش ما را بهره مند می سازد.
• برایان تریسی می گوید شما باید راه غلبه بر موانع فیزیکی و روانی خرید (نظیر ترس فروشنده از شکست و انتقاد مشتری و یا ترس از عدم پذیرش و همچنین تنبلی فرشنده) را پیدا کنید و سپس مهارت های خود را پرورش دهید، به طوری که بتوانید تقریباً به هر مشتری مناسبی که برخورد می کنید، محصولتان را بفروشید.


بهزاد حسین عباسی

مدرس فروشندگی در سازمان 

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشندگی

 سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی 

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی

 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

 

• اگر قرار شد ادامه مذاکرات در جلسه دیگری صورت گیرد از مشتری درخواست تعیین وقت کنید و سپس وقت خودتان را با ایشان تنظیم کنید. اگر قرار شد تا جلسه بعدی نمونه محصول یا مطلبی را برای مشتری بفرستید، در اسرع وقت اقدام کنید، به هر حال منتظر گذاشتن مشتری جایز نیست، برای تأخیرات در امور هم ایشان را از قبل در جریان قرار دهید.
• فروش پایان یک معامله ولی در عین حال یک تعهد بلند مدت به مشتری است، لذا مشتریان را برای دوران بلند مدت و به عنوان یک زنجیره بی پایان در نظر بگیرید و در برقراری ارتباط مثبت و مرتب با ایشان بکوشید، او رئیسی است که دائماً به ما سفارش و دستور خواهد داد و ما با خدمت بیشتر از او پاداش بیشتری می گیریم.

  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۰۵
خرداد

سخنران مدیریت تبلیغات معلم تبلیغاتپ

برنامه ریزی استراتژیک  مدرس تبلیغات استاد تبلیغات و بازاریابی سخنران مدیریت تبلیغات معلم تبلیغات


برنامه ریزی استراتژیک
  

    تعریف برنامه‌ریزی
    برنامه‌ریزی و تغییر
    استراتژی
    برنامه‌ریزی استراتژیک
    مباحث مرتبط با عنوان




تعریف برنامه‌ریزی
برنامه‌ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و به هم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه‌ریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می یابد. از جنبه ماهیت، برنامه‌ریزی دارای انواع برنامه‌ریزی فیزیکی ، سازمانی، فرایند، مالی، وظیفه‌ای و عمومی است. از جنبه افق زمانی، برنامه‌ریزی را می‌توان در قالب برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت ، برنامه‌ریزی میان مدت و برنامه‌ریزی بلندمدت دسته‌بندی کرد.
بیشتر برنامه‌ریزی‌ها بر اساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل آرمان‌ها و اهداف- طرح‌ها و اقدامات- منابع موردنیاز هستند. در این مدل‌ها ابتدا آرمان‌ها و اهداف سازمانها تبیین شده، سپس طرح‌ها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع موردنیاز برای انجام پروژه برآورد می‌گردند.


برنامه‌ریزی و تغییر
تغییر در شرایط محیط، سیاست‌ها، نگرش‌ها، دیدگاه‌ها، ساختارها، نظام ها و . . . عواملی هستند که بر آرمان‌ها و اهداف برنامه‌ریزی تأثیر گذاشته که در نهایت باعث تغییر برنامه می‌گردند. برنامه‌ریزی در شکل اشاره شده در فوق ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست می‌گردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه‌ریزی باید بتوان با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینه‌ساز ابداع برنامه‌ریزی استراتژیک شد. بر خلاف برنامه‌ریزی سنتی که در آن آرمان‌ها و اهداف تعیین می‌شوند در برنامه ریزی استراتژیک، هدف تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط می‌توان ترکیبی از برنامه‌ریزی سنتی و برنامه‌ریزی استراتژیک را به کار برد.


استراتژی
استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمت و سوی دیدگاه‌ها و جهت حرکت سازمان را نشان می‌دهد. استراتژی می‌تواند تحت سطوح سازمانی ، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود.

 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت تبلیغات و بازاریابی 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس تبلیغات و بازاریاب 

معلم تبلیغات و بازاریابی 

مدرس تبلیغات فروش برندینگ تبلیغات مدرس تبلیغات اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مشاوره تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات معلم تبلیغات تجاری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir




برنامه‌ریزی استراتژیک
برنامه‌ریزی استراتژیک گونه‌ای از برنامه‌ریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژی‌هاست. از آنجایی که استراتژی می‌تواند عمر کوتاه یا بلند داشته باشد برنامه‌ریزی استراتژیک می‌تواند برنامه‌ریزی بلند‌مدت یا کوتاه‌مدت باشد اما رویکردی متفاوت دارد.

  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۰۱
خرداد

مقاله 7 راه افزایش بهره‌وری فروش

سخنران مدیریت تبلیغات معلم تبلیغات

افزایش بهره‌وری فروش مدرس تبلیغات استاد تبلیغات  بازاریابی 


هنگامی‌که از موفقیت یک کسب‌وکار صحبت به میان می‌آید اولین سوالی که مطرح می‌شود که شاید یکی از این جملات زیر باشد :


 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت تبلیغات و بازاریابی 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس تبلیغات و بازاریاب 

معلم تبلیغات و بازاریابی 

مدرس تبلیغات فروش برندینگ تبلیغاتمدرس تبلیغات اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مشاوره تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات معلم تبلیغات تجاری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir





چقدر می‌فروشید ؟ سهم بازارتان چه میزان است ؟ چه تعداد مشتری وفادار دارید ؟


اگر دقت نمایید، تمام این سوالات به‌نوعی به مدیریت بازاریابی و فعالیت‌های بازاریابی و فروش برمی‌گردد.


حال اگر در مدیران فروش از سازمان‌های مشابه در جلسه در کنار هم حضورداشته باشند، تمام این گفتگوهای آنان یا در خصوص وضعیت بازار است و یا در خصوص میزان بهره‌وری فروش واحد فروششان است.


بر اساس تحقیق موسسه The Bridge Group ، بهره‌وری فروش اولین چالش حدود 65% شرکت‌هایی است که در بازار B2B حضور دارند.


بنابراین؛ بهینه‌سازی بهره‌وری فروش یکی از مهم‌ترین جنبه‌هایی است که باید با تمرکز بر کارایی، اثربخشی و بهره‌وری نیروی‌های فروش به دنبال دست‌یابی به بالاترین سطح فروش و درآمد باشیم.


بهره‌وری فروش Sales Productivity چیست ؟
اول اینکه بهره‌وری فروش چیست و چرا باید به آن اهمیت داد ؟


بهره‌وری فروش به معنای به حداکثر رساندن فروش و حداقل کردن مخارج (مانند هزینه، تلاش و زمان) است. بر اساس قاعده پارتو (اصل پارتو ) 20/80 ، تنها 20% اعضای تیم فروشندگان سازمان بهترین و موثرترین عملکرد را داشته و غالبا به اهداف فروش تعیین‌شده دست‌یافته و گاها آن را پشت سر می‌گذارند. اغلب اوقات، بهینه نمودن بهره‌وری فروش فقط با ساده‌سازی جریان فروش و یا حذف فراینده‌های غیرضروری فروش، صورت می‌پذیرد.


چند آمار کلیدی
به چند آمار کلیدی در مورد بهره‌وری فروش در بازار B2B توجه نمایید.




2/3 (دوسوم) فروشندگان در دستیابی به اهداف سالیانه فروش خود شکست می‌خورند. (منبع : Aberdeen)
اغلب فروشندگان در طول سال، در حدود 50 روز کامل از فعالیت‌های اصلی فروش سازمانشان به دلایلی مختلف دور هستند ( منبع : Domo )
80% فروش‌های انجام‌شده، در بازه‌ای بین تماس دوم تا پنجم حاصل می‌گردد، اما فقط 20% از فروشندگان به تماس سوم می‌رسند . این همان فروشنده حرفه‌ای است. (منبع : Thunderhead)
به‌طور متوسط هر فروشنده در طول یک هفته، احتیاج به اطلاعات 300 مشتری بالفعل دارد. (منبع : Implisit )


همه مدیران فروش با یک جمله عذاب‌آور فروشندگانشان شکنجه می‌شوند : وظایف زیاد است و زمان کم. اما نترسید. حتما این مشکل غیرقابل‌حل نیست.


اما چگونه باید بهره‌وری فروش را افزایش دهیم ؟


شاید برایتان جالب باشد که تحقیقات در اروپا و آمریکای شمالی نشان می‌دهد که بهره‌وری فروش در صنایع، روزبه‌روز در حال کاهش است. اما بااین‌حال، سازمان‌ها در حال رشد و تقویت تیم فروششان و به دنبال اهداف فروش تهاجمی هستند. آنان به دنبال استفاده از نتایج بهترین و موفق‌ترین تجربیات سایر شرکت‌ها بوده و سعی دارند تا اثربخش‌ترین ابزارهای فروش را به‌کارگیرند.


در ادامه به معرفی 7 راه افزایش بهره‌وری فروش می‌پردازیم :


1- آموزش موثر نیروی فروش


اگر یک تحقیق کوچک در خصوص دوره آموزش فروشندگی حرفه‌ای (آموزش ضمن خدمت) انجام دهید، خواهید دید که باید چندین میلیون تومان و چندین ماه را صرف آموزش فروشنده‌های خود نمایید. این یک سرمایه‌گذاری است ، هرچند که غالب دوره‌های آموزشی به موفقیت تیم فروش نمی‌انجامد (7 عامل عدم موفقیت دوره‌ آموزش فروشندگی حرفه‌ای ) و بر اساس تحقیقات ما ، طی چند هفته 87% مطالب فراموش می‌گردد و افراد تیم به نقطه اول بازمی‌گردند.


آموزش فروشندگان در خصوص عملکرد پیچیده محصولات یا ارائه سریع خدمات و حفظ سطح مشخصی از دانش در تمام طول سال، کافی نیست. بلکه باید آموزش اصول و فنون تکنیکهای مذاکره و تکنیک‌های فروشندگی حرفه‌ای به دنبال افزایش رادمان(بهره‌وری) فروش و کاهش زمان مذاکره فروش بود.


با آن روش در حدود 30 تا 40 درصد از اتلاف زمان جلوگیری می‌گردد. تحقیقات نشان می‌دهد که 55% کسانی که زندگی خود را از طریق فروش یک کالا یا خدمت می‌گذرانند، مهارت‌های صحیح فروشندگی حرفه‌ای برای رسیدن موفقیت را ندارند، کمتر از 45درصد شرکت‌ها دارای برنامه مدون برای آموزش مستمر نیروهای فروش خود هستند.


یک برنامه مدون و مستمر آموزشی، موجب افزایش 50 درصدی در نتایج حاصل از فروش خواهد شد. 3/2 فروشندگانی که پایین‌تر حد مورد انتظار هستند، از طریق مربی‌گری و راهنمایی به حد خوبی از عملکرد خواهند رسید.


2- استقبال از اتوماسیون (خودکار سازی)


کمتر از 3/1 فروشندگان، زمان خود را صرف فروش محصول یا خدمات اصلی سازمان می‌نمایند. باقی افراد تیم فروش بیشتر زمان خود را صرف کارهای غیرضروری، تکراری و نامرتبط می‌نمایند.
کارهای جزئی و اما زمان‌گیری مانند واردکردن اطلاعات به پایگاه اطلاعاتی را کاهش و یا حذف نمایید و فرایندها را به سمت اتوماسیون (تحت نرم‌افزار) ببرید. فرایندهای دریافت و ارسال اسناد و مدارک را از حالت کاغذی به حالت ایمیل برده و به پاسخ سریع‌تر به مشتری کمک نمایید. شرکت‌هایی که جریان اطلاعاتی درون واحد فروش را بر بستر نرم‌افزار CRM مدیریت می‌نمایند در حدود 33% کارایی بالاتری دارند.


3- ایجاد هماهنگی و تعادل بین بازاریابی و فروش


غالبا در شرکت‌هایی که در بازار B2B فعالیت دارند و بازاریابی و فروش آنان در غالب بک واحد عمل می‌کنند ، دارای مشکلات متعددی می‌باشند، تحقیقات موسسه Forrester نشان می‌دهد که 8% از شرکت‌های حاضر در بازار B2B دارای تعادل بین بازاریابی و فروش هستند.


همواره معتقدم که فقدان ارتباطات مناسب بین بخش فروش و بازاریابی، سبب ایجاد برنامه تخفیف، از دست رفتن فرصت‌ها و کاهش درامد محصول یا خدمت به جای ارزش‌آفرینی است.
ایجاد تعادل بین شاخص‌ها و اهداف مشترک بازاریابی و فروش، موجب افزایش 25درصدی در نتایج فروش و افزایش 15درصدی در نرخ موفقیت مذاکره فروش و نیز نرخ رشد سه-ساله شرکت 27% افزایش می‌یابد، تمام این آمار بر نیاز سازمان به همکاری و همیاری بین بازاریابی و فروش تاکید می‌نمایند.


4- تولید محتوای مناسب در زمان مناسب


در حدود 30% زمان فروشندگان حرفه‌ای بر جستجوی برای محتوا و یا تولید محتوا (اطلاعات، گزارش و تحلیل‌ها) می‌گذرد. درحالی‌که 70% محتوای تولیدشده توسط بازاریابی، هرگز توسط تیم فروش مورداستفاده واقع نمی‌شود. اما چرا ؟
زیرا فروشندگان نمی‌توانند اطلاعات مورد نیاز خود را در بین محتوای تولیدشده توسط بازاریابی پیدا نمایند. به این معنا که عمده‌ی محتوای تولیدشده‌ی آنان دوای درد تیم فروش نیست. تاثیر محتوا بر موفقیت در بازار B2B در حدود 95 درصد است. صرف زمان تیم فروش برای دست‌یابی به این اطلاعات یک کار بیهوده نیست اما همزمان ممکن است بسیاری از فرصت‌های فروش از بین می‌رود.
تیم فروش باید بداند برای افزایش بهره‌وری محتوا، در چه زمانی و چه محتوایی استفاده شود.


5- اجتماعی باشید


قدرت فروش بر بستر شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به کمک نیروهای فروش آید تا اطلاعات بیشتری از خریداری و سلایق آنان به دست آید. فروشندگان می‌توانند از شبکه‌های اجتماعی فارسی یا انگلیسی‌زبان به‌عنوان بخشی از فرایند فروش استفاده نمایند. به عنوان بستری برای شبکه‌سازی یا تبدیل مشتری بالقوه به بالفعل و یا حتی خدمات پس از فروش می‌تواند مورداستفاده قرار گیرد.


6- ارزیابی شاخصه‌های کلیدی


ارزیابی سطح فروش بسیار ساده است – زیرا میزان درامد حاصل‌شده، قابل‌اندازه‌گیری است و این یک شاخص اندازه‌گیری موفقیت تیم فروش است. اما ارزیابی فروش (عملیات فروش) بسیار چالش‌برانگیز است. بسیاری از شرکت‌های به‌صورت مستمر بهره‌وری فروش خود افزایش نمی‌دهند، زیرا که آنان به‌صورت مستمر عملکرد و نتایج حاصل را رصد نمی‌نمایند.
می‌تواند شاخص‌ها یا معیارهایی مانند تعداد مکالمات، تعداد مکالمات موفق، طول مدت‌زمان فروش مجدد به یک مشتری، مدت‌زمان مکالمه و تعداد دفعات مذاکره حضوری در نظر بگیرید.


از داشبوردهای مدیریتی برای ایجاد نمودارهای تصمیم‌گیری استفاده نمایید. داده‌های مناسب را جمع‌آوری و به اطلاعات کاربردی تبدیل نمایید تا بتوانید از این اطلاعات به فرصت‌های پنهان دست پیدا نمایید.


7- بر ابزار و تجهیزات مناسب سرمایه‌گذاری نمایید


بر اساس مطالب بالا، استخدام و آموزش نیروی فروش برای تقویت توانایی‌های فروشنده بسیار مهم است. اما این فروشندگان به ابزار صحیح فروش نیز نیاز دارند.این ابزارفروش است که آنان را در انجام صحیح، کارآمد و اثربخش وظایف فروش یاری می‌رساند. یکی از مهم‌ترین ابزارهای در اختیار فروش، همان نرم‌افزار مدیریت ارتباط با مشتری CRM است. اما این تنها ابزار نیست، بسیاری از سایت‌ها، خدماتی را تحت وب و یا تحت اپ موبایل ارائه می‌نمایند که می‌تواند به‌عنوان یک ابزار کمکی حتی درون همان CRM آورده و بکار گرفت. مثل، پنل اس.ام.اس، ارسال ایمیل انبوه و ....


نکته پایانی آنکه : بهبود روحیه کارکنان باعث بهبود بهره‌وری می‌شود. یادتان باشید که فروشندگان خوشحال نه‌فقط 31% بهره‌وری فروش را افزایش خواهند داد بلکه 37% میزان فروش را افزایش می‌دهند.

  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۳۱
ارديبهشت

 advertising-and-marketing 

مدرس تبلیغات استاد تبلیغات سخنران تبلیغات

سلام، پیچیدگی های فرآیند های تبلیغاتی و اکثرا گران به نظر رسیدن روش های تبلیغاتی باعث شده تا خیلی از کسب و کارهای واقعی به اتمام رساندن مرحله پایانی بازاریابی را رها کنند، در این مقاله کوتاه و مفید قصد داریم تا از چند نکته کلیدی و مهم در اجرای امور تبلیغاتی برای سازمان های خصوصی، نوپا و سایز متوسط صحبت کنیم. امروزه به واقع اجرای صحیح برنامه های تبلیغاتی می تواند کمک های ویژه ای را در بهبود فضای رقابتی سبب شود.

مانند شرکت های بزرگ تبلیغات نکنید:

هدف شرکت ها و سازمانهای بزرگ از انجام تبلیغات، اشاعه نام تجاری، و ایجاد شناخت، برای آینده است. اما کسب و کارهای کوچک، توان مالی انجام تبلیغات وسیع را ندارند.

در عوض، تبلیغاتتان را طوری طراحی کنید که فروش در زمان حال اثر بگذارد. یک روش برای اینکار، آنست که همواره در تبلیغات خود، پیشنهادهای تجاری به نفع مشتریانتان ارائه کنید. این یک راه مناسب برای جلب نظر مشتریان بالقوه است.

نسخه ارزانتری ارائه کنید:

برخی از افرادی که می توانند مشتری شما شوند، ممکن است نخواهند به اندازه ای که شما برای ارائه خدمات و یا فروش محصولاتتان در نظر دارید، مبلغی به شما پرداخت کنند. افرادی هم هستند که بیشتر از اینکه کیفیت برتر برایشان مهم باشد، قیمت کمتر، برایشان اهمیت دارد. برای اینکه این تعداد از مشتریان را از دست ندهید، می توانید نسخه ای کوچکتر و محدودتر از خدمات و یا محصولاتتان را با قیمت کمتری ارائه نمایید.

نسخه ای برتر ارائه کنید:

قانون بالا برای همه مشتریان صدق نمی کند. همه ی مشتریان دنبال قیمت های کمتر نیستند. بسیاری حاضرند قیمت بیشتری بپردازند تا محصول و یا خدمت برتری نسبت به دیگران از شما خریداری کنند. شما با ارائه نسخه ای برتر از خدمات و یا محصولات خود می توانید توجه این مشتریان را به خود جلب نمایید و در نتیجه، میزان متوسط درآمد خود را افزایش دهید. یک روش دیگر هم این است که تعدادی از محصولات و خدمات متفاوت خود را به هم ترکیب نمایید و به عنوان یک محصول ویژه با قیمت بالاتری ارائه نمایید.

به دنبال راه های غیرمتعارف در بازاریابی و تبلیغات باشید:

در جستجوی روش هایی برای تبلیغات و بازاریابی باشید که رقبای شما ممکن است از قلم انداخته باشند و یا دست کم گرفته باشند. با کمی خوشفکری، همواره نکات و راه هایی ممکن است بیابید که بدور از ایجاد رقابت، درآمدتان را افزایش دهید. برای مثال تبلیغات تان را بر روی کارتهای تبریک و کارت پستال چاپ کنید و در موقعیت های مختلف؛ برای مشتریان هدف خود، ارسال نمایید. همین ایده ساده می تواند توجه و ترافیک زیادی را به سمت وب سایت شما که در آن محصولات و خدماتتان معرفی شده اند، ایجاد نماید.

تبلیغاتتان را محدود کنید:

سایز تبلیغاتتان را کوچک کنید طوری که بتوانید تبلیغات بیشتری انجام دهید. تجربه نشان داده است که برخی از تبلیغات کوچک، بازده بیشتری به نسبت تبلیغات بزرگتر، داشته اند.

با کسب و کارهای همکار، تبلیغات اشتراکی کنید:

با کسب و کارهای کوچک دیگرکه رقیبتان نیستند همکاری نمایید و پیشنهاد دهید که تبلیغات برای محصولات و خدماتتان، را با هم انجام دهید و هزینه ها را تقسیم نمایید. یا اینکه شما محصولات آنان را در کنار محصولات خود معرفی نمایید و آنان نیز این کار را برای محصولات و خدمات شما انجام دهند. تجربه نشان داده است که این روش، با هزینه ای کم، فروش زیادی را برای شرکت ها و کسب و کارهای همکار ایجاد کرده است.

از مشتریانتان استفاده نمایید:

از انجاییکه مشتریانتان در صورتیکه از محصول یا خدمات شما راضی باشند، به شما و کیفیت کار شما اعتماد دارند، بهتر است برای جلب مشتریان بیشتری، به آنها تکیه کنید تا غریبه ها. برای ترغیب مشتریان فعلی تان به افرادی که به صورت خواسته یا ناخواسته برای شما تبلیغات کنند، می توانید امکانات و روش های کاری ویژه ای برای آنان ایجاد نمایید. مانند تخفیف های ویژه ادامه کار با آنان. روش دیگر می تواند این باشد که محصولات و یا خدمات جدیدتان را پیش از اینکه اعلان عمومی نمایید، به آنان معرفی نمایید.



  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۳۱
ارديبهشت

فرار تبلیغاتی 

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت تبلیغات و بازاریابی 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس تبلیغات و بازاریاب 

معلم تبلیغات و بازاریابی 

مدرس تبلیغات فروش برندینگ تبلیغاتمدرس تبلیغات اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مشاوره تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات معلم تبلیغات تجاری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


 (27) در دنیای امروز ما مزاحمت ها شکل جدیدی یافته و هم کمبودها به شدت مشهود است؛ اما ظاهرا تا کار به مانند مزاحمت های تلفنی بیخ پیدا نکرده و مشکلات به معضلات تبدیل نشوند، قرار نیست مسئولان به خود تکانی دهند، وگرنه کیست که از دریافت پیامک های تبلیغاتی عاجز نشده یا اعصابش در معرض بازاریاب های تلفنی قرار نگرفته باشد و در واکنش به این مزاحمت ها، احساس بی پناهی نکرده باشد؟

مزاحمت های نوین آنقدر اوج گرفته که حتی مخل کار نهادهایی چون اورژانس، پلیس، آتش نشانی و البته خطرآفرین برای عموم جامعه هم شده است، ولی هیچ اقدام موثری برای رفعشان صورت نگرفته و نمی‌گیرد. انگار نه انگار که کمترین اثر این مزاحمت ها، برهم زدن آرامش افراد جامعه است و همین تنش های وارده ممکن است منجر به برخی ناهنجاری ها و شکل گیری برخی اتفاقات ناخوشایند در جامعه شود.

به عنوان مثال، زمانی که تلفن همراهتان زنگ می‌خورد و متوجه می‌شوید که در آن سوی خط یک بازاریاب تلفنی متنی از پیش آماده شده را برایتان می‌خواند که به خرید محصول یا خدمتی ترغیب شوید، چه احساسی پیدا می‌کنید؟ اگر برای جواب دادن به این تماس خودروتان را متوقف کرده یا از راه رفتن ایستاده یا جای خلوتی برای گفت‌وگو یافته باشید، چه؟ آیا غیر طبیعی است که از این اتفاق ناراحت شوید؟

در خصوص پیامک های مزاحمی که گاه و بیگاه از راه می‌رسند و آرامش افراد را با خود می‌برند، چه؟ آیا اوضاع فرق می‌کند؟ به راستی کدام قانون به مزاحمان اجازه می‌دهد آرامش ما و شما، ولو اندکی از آن را، بگیرند و در حریم تلفن و تلفن همراه شخصی ما، بازار کسب و کار دایر کنند؟ اصلا چرا مسئولان برای پاکسازی خطوط ارتباطی از دکان بازار عده ای سودجو کاری نمی‌کنند و سکوت کرده‌اند؟

کافی است به این سؤالات دقت کرده و سؤالات مشابه را در ذهنمان بالا و پایین کنیم تا نتیجه بگیریم، بر خلاف بعضی موضوعات در حوزه ارتباطات که ده ها متولی، کارشناس و مسئول دارند، این حوزه مورد توجه هیچ کسی نیست. این را می‌شود از اعتراضاتی فهمید که گوش فلک را هم پر کرده اما واکنش نگرفته‌اند.

سال های سال است که مزاحمت های نوین با اعتراضات مکرر مردم، مطرح شده اما جز بهبودهای مقطعی و اقدامات کم اثر، اتفاقی رخ نداده تا موجبات بروز آفت جدیدی فراهم آورد؛ گستاخی برخی از مزاحمان تلفنی نوین که ریشه در عدم پیگیری مسئولان دارد. 

کار به جایی رسیده که گاه مطلع می‌شویم بازاریاب تلفنی بعد از آنکه مزاحم لقب گرفته، فحاشی کرده و تلفن را بر سر شنونده کوبیده است؛ یا پیامک ها به شکلی عجیبی در آمده اند و اخلاقیات در آنها به سخره گرفته شده و ... در چنین فضایی آیا عجیب است که بشنویم اپراتورها هم لحنشان با مشترکان گاه به شکل عجیبی زننده می‌شود و حتی رنگ و بوی تهدید می‌گیرد؟

وقتی می‌دانیم، همه دستمایه مردم برای شناسایی مزاحمانی مانند بازاریاب‌های تلفنی، یک شماره تلفن است که نه از طریق سامانه 118 و نه از هر طریق دیگری (غیر از پیمودن فرایند طولانی، هزینه بر و وقت گیر شکایت) به شناسایی مزاحم ختم نمی‌شود، آیا عجیب است که از شدت گرفتن مزاحمت ها و گاه بد دهنی و برخوردهای نامناسب این مزاحمان بشنویم؟ آیا مقابله با این آفت ها ممکن نیست یا عزمش وجود ندارد؟!

شاید هم نیازمند تغییر فرهنگ بازارایابی است، گاهی فراموش می کنیم که فروش موفق همراه با حس خوب در مخاطبان ما صورت می گیرد، فراموش می کنیم که تماس تلفنی ما با اشخاص باید حال و هوای تازه ای به آنها بدهد و مشکلی را برای آنها از بین ببرد! این هارا فراموش می کنیم که هیچ! مشکل هم می شویم!!! پس در گام های مختلف باید بتوانیم به کمک STP بازار هدف و ارزشی که میخواهیم در آن بازار ایجاد نماییم را مشخص کنیم تا باعث آزار و اذیت هم وطنان خود نشویم! برای مثال بیمه ی بدنه ی ویژه خودرو های سواری بالای 500 میلیون تومان به درد راننده مسافرکش با حداکثر سرمایه 10 میلیون تومان نمی خورد و نه تنها مزاحمت محسوب می شود بلکه حس بدی را هم در افراد ایجاد می نماید!

یا اینکه از Mass Marketing دست برداریم و کاری نکنیم که سامانه اس ام اس کلا به عنوان ابزاری بی کاربرد و آزاردهنده طلقی شود! و در نهایت امان از اس ام اس هایی که بعد از ارسال عدد یک به 8999 و حتی بلاک کردن دستی شماره تلفن باز هم می آیند و برای مخاطب هزینه بر هم هستند!!! چرا واقعا؟!!!

بیاییم کمی آگاهانه تر تبلیغ کنیم تا در کنار هم حس بهتری داشته باشیم...


  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۳۱
ارديبهشت

برندسازی استاد تبلیغات برند تبلیغات مدرس تبلیغات سخنران

مرگ یک برند زمانی اتفاق خواهد افتاد که دست از خلاقیت برداشته و به دنبال کپی برداری از دیگران باشد امروز صبح داشتم مطلبی را میخواندم "سهیل قدری" نوشته بود تبلیغ کپی مایع ظرفشویی صحت از فینیش!  یک جمله هست در تبلیغات با این مضمون که ” یک کپی خوب بهتر از یک ایده بده” اما برخی از دوستان ایده‌پرداز و تبلیغات‌چی اشتباه برداشت کردند.در جمله بالا منظور کپی‌برداری از ایده بوده است نه کار اجرا شده! بحث کپی‌برداری از ایده در تبلیغات یک چیز است و کپی کردن عین یک تیزر تبلیغاتی چیز دیگر!

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت تبلیغات و بازاریابی 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس تبلیغات و بازاریاب 

معلم تبلیغات و بازاریابی 

مدرس تبلیغات فروش برندینگ تبلیغاتمدرس تبلیغات اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مشاوره تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات معلم تبلیغات تجاری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


برام عجیب بود صحت نام تجاری که عامه مردم اون رو به عنوان یک برند میشناسن دست به چنین جنایت بزرگی بزنه، همین اول صبحی سعی کردم کارهای قبلی این برند رو آنالیز کنم و تازه فهمیدم که مرگ تدریجی یعنی چی. زمانی که داری نابود میشی ولی خودت نمیدونی چه بلایی داره به سرت میاد .چیزی که برای تبلیغات برای تمامی برند ها ضروری هست بومی سازی تبلیغات ِ . واژه ای که در ایران کمتر کسی به این موضوع توجه نشون میده. شاید مقایسه تیزر تبلیغاتی صحت با قرص ماشین ظرفشویی فینیش همه سوالات مبهم ذهن شما رو روشن کنه و به ما ثابت کنه که ما حتی فضای رقابت رو برای ورود برند ها در دوران پسا تحریم رو آنالیز نکرده ایم. امیدوارم پس از تحریم ها زمانیکه برند های موفق دنیا وارد ایران شدند ما بتونیم با اونها رقابت کنیم چون به این موضوع اعتقاد دارم که برند باید برای شعور مخاطب ارزش قایل باشه و عموما برند ها در ایران این موضوع رو فراموش کرده اند. یادمون نره کپی برداری توهین بزرگی به شعور مخاطب محسوب میشه و احتمالاً اجازه داشته باشیم از اجرا کننده تیزر تبلیغاتی مایع ظرفشویی صحت چند سوال بکنیم:

به‌نظر شما چه کسی از دیگری کپی کرده است؟ یعنی برند فینیش در استرالیا کپی کرده است یا…

اصلاً کار کپی است یا دوبله شده است؟

بهتر نبود کمی کار بومی‌سازی می‌شد؟ شما در کشورتان اینگونه به پرنده‌ها غذا می‌دهید؟ من که در ایران با پرنده‌ام اینگونه رفتار نمی‌کنم!

در مورد رنگ لباس افراد حاضر در تیزر هم نمی‌شد تغییری داد؟

واقعاً به‌ نظر شما باید ظرف‌هایی که با دست در ظرفشویی شسته می‌شوند به این مرتبی چیده شوند؟ این موضوع ربطی به ماشین ظرفشویی ندارد احیاناً؟

در هر صورت با تشکر از دوستان خلاق آژانس تبلیغاتی پرشیا مدیا که زحمت این تیزر را برای مایع ظرفشویی صحت کشیده‌اند باید بگویم که احترام به شعور بیننده در تبلیغات مهمترین نکته‌ای است که دوستان فراموش کرده‌اند!

  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۳۱
ارديبهشت

Google AdWords سخنران تبلیغات استاد تبلیغات معلم تبلیغات


۱۰ اشتباه در Google AdWords 

 Google-AdWords-Infographic

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت تبلیغات و بازاریابی 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس تبلیغات و بازاریاب 

معلم تبلیغات و بازاریابی 

مدرس تبلیغات فروش برندینگ تبلیغاتمدرس تبلیغات اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مشاوره تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات معلم تبلیغات تجاری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


گوگل ادوردز Google Adwords از جمله خدمات تبلیغات آنلاین گوگل است. حتماً تا‌به‌حال در جستجوی گوگل با نتایجی روبرو شده‌اید که زیر آن‌ها با یک علامت کوچک Ads تبلیغاتی بود نشان را نشان داده است.در اصل گوگل ادوردز اصلی‌ترین سرویس تبلیغاتی گوگل و یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی این شرکت است. در سال ۲۰۱۱ میلادی ۹۶ درصد از درآمد گوگل از طریق تبلیغات به‌دست‌آمده بود. به‌وسیله این ابزار شرکت‌ها می‌توانند با تعیین کلمات کلیدی موردنظر خود در صفحه اول گوگل حضور پیدا کنند و خود را به مخاطبشان نشان دهند.

تاکتیک درآمدی سرویس گوگل ادز هزینه‌بر کلیک Pay Per Click است و این بدان معنا است تا زمانی که کاربری روی لینک مربوط به تبلیغ کلیک نکند هیچ هزینه‌ای از تبلیغ‌کننده کم نمی‌شود.

در این مطلب به مطالعه ۱۰ اشتباهی که در مورد گوگل ادز توسط تبلیغ‌کننده‌ها روی می‌دهد می‌پردازیم:

هدف‌گذاری منطقه‌ای گسترده

اگر یک کسب‌وکار منطقه‌ای هستید، از هدف‌گذاری در سطح کشور یا استان دوری ‌کنید. بهتر است که هدفتان را در حد مخاطب منطقه‌ایِ مرتبط محدود کنید.

تبلیغات بنری غیرمتمرکز

تبلیغات نامفهوم به مخاطب به‌شکل گسترده باعث به هدر رفتن کلیک‌ها می‌شود، چرا که افراد به امید کسب‌وکار و یا برند دیگری به ‌اشتباه روی تبلیغ شما کلیک می‌کنند.

گروه‌های تبلیغی غیر منسجم

داشتن گروه‌های عمومی با لغات کلیدی و جملات نامربوط مطمئناً بودجه شما را به باد خواهد داد.

امتیاز کیفی پایین به صفحات ورودی

ارجاع تبلیغات به صفحات ورودی نامرتبط به تبلیغ، پول دور ریختن است. از آن‌ بدتر اینکه تبلیغ به صفحه اصلی‌ یا فهرست ارجاع داده شود فقط به امید اینکه مخاطب پیام موردنظرمان را خودش در صفحه پیدا کند.

هدف‌گذاری نامحدود “هزینه‌ بر کلیک”

هزینه کردن نامحدود و بدون کنترل “هزینه‌بر کلیک” مطمئناً پول دور ریختن است.

هدف‌گذاری وسیع

بر روی “لغات کلیدی بلند” تمرکز کنید. لغات تک و کوتاه خیلی‌ کلی‌ و بیشتر اوقات گران هستند. درعین‌حال تنظیم کردن همه لغات کلیدی بر روی “واژه‌های گسترده” نیز اصلاً به‌صرفه نیست.

عدم استفاده از لغات کلیدی در تبلیغ

نداشتن لغات مرتبط در متن تبلیغ “رتبه کیفی” آن را پایین و هزینه تبلیغ را بالا می‌برد.

فهرست بلند از لغات کلیدی

اصلاً از لغات کلیدی ضعیف و یا ناهمخوان در کمپین خود استفاده نکنید. به ‌محض دیدن، آن را متوقف کنید!

نداشتن لغات کلیدی منفی

اگر شما از لغات کلیدی منفی‌ در تبلیغ استفاده نکنید، در واقع جستجوگرهای نامربوط را دعوت به کلیک بروی تبلیغ خود می‌کنید که درنهایت باعث هدر رفتن پول شما می‌شود. اطمینان حاصل کنید که لغات کلیدی خود را به‌دقت برسی‌ می‌کنید و اگر نمی‌خواهید کالا یا خدمات خود را رایگان در اختیار دیگران قرار دهید، حتماً جا برای لغات منفی‌ مثل “ارزان” یا “مجانی‌” بگذارید.

اجرای کمپین‌ها بدون پیگیری دائم مکالمات

ممکن است که پول “هزینه‌بر کلیک” شما را هدر ندهد، ولی‌ هیچ ارزش‌افزوده‌ای نیز اضافه نمی‌کند! داشتن دستورالعمل پیگیری مکالمات به شما کمک می‌کند که بازگشت سرمایه (ROI) تبلیغ خود را بررسی‌ کنید. بدون داشتن یک دستورالعمل برای گفتگوها، خیلی‌ سخت است که بفهمیم ورودی‌های جدید جبران هزینه تبلیغات را می‌کنند یا نه


  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۳۱
ارديبهشت

آژانس تبلیغاتی مدرس تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات

بیماری آنفولانزا در دنیا بسیار همه‌گیر شده است. در همین راستا در فصلی که بیماری آنفولانزا در لهستان زیاد می‌شود موسسه راه‌کارهای پویای لهستان به همراه آژانس تبلیغاتی ساچی و ساچی دست به اجرای یک ایده خلاقانه زدند.اولین بیلبورد تعاملی که تشخیص می‌دهد شما تب دارید!در این ایده، یک بیلبورد تعاملی مجهز به دوربین و سنسور حرارتی به مخاطب این شانس را می‌دهد تا بفهمد که سرماخورده است یا خیر!به وسیله یک سنسور حرارتی نصب شده روی بیلبورد وقتی مخاطب در جلوی آن می‌ایستند دمای بدن وی محاسبه و براساس آن به مخاطب اعلام می‌شود که احتمال دارد سرما خورده باشد.همچنین یکی از ترفندهای جالب در این بیلبورد تعاملی این است که شما می‌توانید سلفی حرارتی Termo Selife! بگیرید و در شبکه‌های اجتماعی با دیگران به اشتراک بگذارید.

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت تبلیغات و بازاریابی 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس تبلیغات و بازاریاب 

معلم تبلیغات و بازاریابی 

مدرس تبلیغات فروش برندینگ تبلیغاتمدرس تبلیغات اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مشاوره تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات معلم تبلیغات تجاری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۳۱
ارديبهشت

 پلن تبلیغات استاد تبلیغات مدرس معلم سخنران تبلیغات

 Business Architecture

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت تبلیغات و بازاریابی 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس تبلیغات و بازاریاب 

معلم تبلیغات و بازاریابی 

مدرس تبلیغات فروش برندینگ تبلیغاتمدرس تبلیغات اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مشاوره تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات معلم تبلیغات تجاری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


طبق مطالب ارائه شده تا اینجا متوجه شدیم که "مدیریت فرایندهای کسب و کار" این امکان را فراهم می کند که فرایندهای کسب و کار سازمان بسیار سریعتر طراحی شده، استقرار یافته و بهبود داده شود اما باید به خاطر داشته باشید که تکنولوژی به تنهایی نمی تواند نیازمندیهای کسب و کار را به منافع قابل دسترس تبدیل نماید.هر سازمانی نیازمند این است که برای کسب و کار، فرایندها و مدیریت خود معماری مناسبی را ایجاد کند. به دلیل ظرفیتهای تکنولوژی BPM، ضرورت ایجاد معماری جامعی برای کل سازمان بیشتر احساس می شود. بدون در اختیار داشتن معماری، این خطر همیشه وجود خواهد داشت که هدف سازمان اشتباه در نظر گرفته شده باشد یا مشکلاتی که دارای اولویت بالایی نیستند به سرعت رفع شوند و از این طریق سازمان در سردرگمی فرو رود.

اما معماری چیست؟ معماری حداقل برای مهندسان و آشنایان به رشته های مهندسی واژه ناشناخته ای نیست. کلمه معماری یادآور یک طرح و دید همه جانبه و کلان بر ساختار و رفتار موجودیتی است که دارای خواصی چون پیچیدگی و پویایی بوده و ایجاد و نگاهداری از آن مستلزم داشتن توجه ویژه ای به جامعیت یکپارچگی، انعطاف پذیری و تعامل است.

هر سازمانی بدون در نظر گرفتن اندازه، نوع فعالیت، صنعتی که در آن مشغول به کار است و محیط پیرامونش دارای چارچوب کلی است که چکونگی کارکرد خود را توصیف و مدیریت می کند. "مدیریت فرایندهای کسب و کار" مسیری فرایندمحور است که نحوه اجرای کسب و کار را نمایش داده و نیازمند آن است که چارچوبها و معماری سازمانی خود را بر اساس آن طراحی و پیاده سازی نماید. برای استقرار BPM بایستی معماری سازمان را به تفکیک بخشهای زیر مشخص کنید:

معماری کسب و کار: طراحی ساختار کلی سازمان با هدف استقرار استراتژی ها جهت دستیابی به اهداف مشتریان و ذینفعان

معماری فرایند: استقرار روشها، فعالیتها و رویه های مورد استفاده جهت تبدیل منابع و سرمایه های در دسترس به ارزش افزوده برای مشتریان و ذینفعان

معماری مدیریت: چگونگی اقدامات و رفتارهای افراد و سیستمها است به نحوی که جریان اطلاعات در بازه زمانی مورد نیاز، فرایندها را به نحوی هدایت کنند که اهداف کسب و کار تحقق یابند.

در ادامه و مقالات بعدی، توضیحات بیشتری در خصوص هر یک از معماری های عنوان شده ارائه می گردد.

معماری کسب و کار

معماری کسب و کار به این مفهوم است که یک سازمان با توجه به نقشها و اهداف از پیش تعیین شده چگونه خود را طراحی می کند تا ارزشهای مورد نظر مشتریان و ذینفعان را تامین نماید. هر سازمانی برای خودش اهداف سطح بالایی از کسب و کار را تعریف کرده و ساختار سازمانی خود را که شامل تخصیص اجزاء وظیفه ای به واحدهای عملیاتی است به عنوان پایه ای برای دستیابی به اهداف ایجاد می نماید. سپس ارتباط بین واحدهای مختلف در سازمان شکل گرفته و نحوه اثرگذاری این واحدها بر مشتریان، سهامداران و ذینفعان سازمانی مشخص خواهد شد. واحدهای سازمانی به دلیل تسلط بر ماموریتها و شرح وظایف خود قادر خواهند بود فرهنگ و زبان مخصوصی را ایجاد کرده و از این طریق با فرصتها و چالشهای پیش رو مقابله نمایند. عمده ترین ضرورتهای ایجاد معماری سازمانی در این حوزه عبارتند از:

یکپارچه سازی روندها و روالهای کاری

مدیریت و کنترل فعالیتها

برنامه ریزی هماهنگ برای واحدهای سازمانی

شناسایی نقاط ضعف و قوت مجموعه

همراستا کردن فرایندهای سازمان با استراتژی ها و اهداف تبیین شده

منبع: فراکراپ

  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش
۲۹
ارديبهشت

مشتری مداری

مشتری مداری مدرس تبلیغات سخنران مدیریت تبلیغات استاد 


پژوهشگر: آرش حبیبی با اقتباس از مقاله ساندرا وندرمرو و مقاله توماس و همکاران

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مشاور مدیریت تبلیغات و بازاریابی 

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس تبلیغات و بازاریاب 

معلم تبلیغات و بازاریابی 

مدرس تبلیغات فروش برندینگ تبلیغاتمدرس تبلیغات اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مشاوره تبلیغات استاد تبلیغات مدرس تبلیغات معلم تبلیغات تجاری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


مقدمه

مدیران امروز به درستی اهمیت تمرکز بر مشتریان را جهت رشد سازمان و رقابت درک کرده‌اند. در هر حال مشتری محوری و تلاش در جلب رضایت مشتریان اکنون یک باور فراگیر شده است و سازمانهای بسیاری در عرصه عمل از این رویکرد سود میجویند.

با این وجود و علی‌رغم کوششهای گسترده پیرامون مشتری محور نمودن سازمان، باز هم نتایج مورد نظر کمتر بدست می‌آید. دلیل اصلی درک سطحی از معنای واقعی تمرکز بر مشتری است. سازمانهای معدودی هستند که به وسیله روشها، محصولات و خدمات نوین و از طریق تغییرات گسترده و جامع، به تمرکز عمیق بر مشتریان دست می‌یابند. روند هائی که اساسا غیرقابل تقلید نیز می‌باشند و برای هر سازمانی منحصر به فرد است.

در ادامه باید افزود مشتری در زمینه مدیریت ارتباط با مشتری مفهومی ویژه دارد. به عبارت دیگر تاکید بر مشتری در اینجا مفهوم ضمنی تاکید بر مشتریان کلیدی را همراه دارد. در مدیریت ارتباط با مشتری تاکید تنها بر مشتریان کلیدی یا مشتریانی است که برای سازمان سود اورند. اهمیت سوداوری هر یک از مشتریان به حدی است که اکنون مفهومی در مدیریت ارتباط با مشتری مطرح شده است به نام ارزش حیات مشتریان که به عنوان یکی از ارکان چهارگانه تمرکز بر مشتریان طرح میشود. محاسبه ارزش حیات مشتریان مستلزم تکنیک‌های ویژه مالی است که بحای خود مطرح میشوند. سازمانها براساس معیارهای مختلفی همچون هزینه‌های جذب، هزینه‌های حفظ و عایدات ناشی از هر مشتری در انتخاب مشتریان کلیدی میکوشند. بدین ترتیب سازمانها با شناسائی مشتریان کلیدی کوششهای بازاریابی خود را بر این دسته از مشتریان استوار میسازند.


دستیابی به تمرکز عمیق بر مشتری


دستیابی به تمرکز عمیق بر مشتری تنهااز طریق خرید نرم‌افزارهای مدیریت ارتباط با مشتری و ردیابی خرید مشتریان میسر نمی‌شود. همینطور به طراحی محصولات جدید و پیچیده مانند موبایل یا حتی فرایندهائی که مثلاً تولید ماشین سفارشی شده را برای مشتری فراهم می‌آورند، نیز مربوط نیست. بلکه نگرشی است عمیق پیرامون اینکه مشتری کیست و ارزشهای مورد انتظار مشتری چیست؟

بسیاری محققان الزامات مورد نیاز جهت اجرای این تغییر سازمانی را شناسائی کرده‌اند اما کمتر به چگونگی انجام گام به گام آن پرداخته شده است. بویژه پیرامون اینکه چگونه تغییراتی ایجاد شود تا از طریق تمرکز عمیق بر مشتری، سازمان در نزد مشتری به گزینه‌ای بی بدیل و صرف نظر ناکردنی مبدل شود. 

سازمانها جهت دستیابی به تمرکز عمیق بر مشتری، بطور دائم پیرامون روشهای بهتر، سریعتر و ساده‌تر انجام کارهای مورد نیاز مشتریان می‌کوشند، چنین کوشش مستمری در نهایت موجب می شود شرکت نزد مشتری بی همتا شود زیرا پاسخ به خواسته مشتری در چنین سازمانی یک الزام خواهد بود. از طریق نوآوری دائم، بازخورد مشتریان و استفاده از دانش، سازمانها سعی در انجام این مهم دارند. زمانیکه ارتباطات تشدید می‌شود، درآمدهای دائمی بواقع محقق می‌شود. هیچ محصول یا خدمتی به تنهائی نمی‌تواند همه این نتایج را به همراه داشته باشد. 

فعالیتهای سازمان با فعالیتهای مشتریانش چنان در هم تنیده می شود که مشتریان در طولانی مدت حاضر به پرداخت‌های بیشتر برای محصولات سازمان خواهند بود. مشتریان به سازمانها پاداش می‌دهند و فرصتهای زیادی را جهت رشد سودآور مهیا خواهند ساخت. 

سازمانها جهت دستیابی به تمرکز عمیق مشتریان نیازمند فرایندهای نظام‌مندی می‌باشند که اولویت‌ها، رفتار و سیستم‌های سازمانی را شکل می‌دهند. یک تعهد واقعی بسیار حیاتی است. پذیرش سست هر تغییر و نوآوری مرگ‌آور است بویژه در زمینه دستیابی به مساله تمرکز بر مشتریان که تمام سازمان درآن درگیرند، بیشتر اهمیت پیدا می کند. تمرکز بر مشتریان تنها معطوف به دایره بازاریابی نیست.


نرخ جذب و حفظ مشتریان


شرکتها سالانه میلیونها دلار جهت جذب مشتریان جدید و بسط روابط با مشتریان صرف می نمایند. توانمندیهای فناوری از طریق فراهم‌آورد امکان دستیابی به داده‌های غنی پیرامون ویژگیهای شخصی و رفتاری مشتریان، امکان تجزیه و تحلیل و مدیریت هر یک از مشتریان را فراهم آورده است. با استفاده از چنین اطلاعاتی ارائه ارزشهای خاص و منحصر به فرد به مشتریان امکانپذیر می باشد. همچنین فناوریها این امکان را فراهم می سازند که مشتریان از طریق کانالهای مختلفی به سازمان دستیابی داشته باشند. در طی دهه گذشته، شرکتها بویژه در زمینه بازاریابی صنعتی کوشیده اند تا فعالیتهای خود جهت جذب و حفظ مشتریان را افزایش دهند. برای مثال شرکت اتو ورساند هامبورگ، بزرگترین شرکت سفارشات پستی دنیا که مشتریان بسیار متعدد و متنوعی دارد، با دستیابی به داده‌هائی غنی پیرامون مشتریان، اغلب با 80% صحت می‌تواند پیش‌بینی کند که نحوه رفتار هر یک از آنها در مورد یک ارسال پستی ویژه چگونه خواهد بود. چنین ظرفیتی یک مزیت رقابتی بسیار بزرگ را برای شرکت ایجاد کرده است. بطوریکه درامد شعبات شرکت در جو بسیار رقابتی این صنعت در آمریکا، با 6/12% رشد به 865 میلیون دلار رسیده است. استفاده از این مهارتهای بالا و سرمایه‌گذاری مشترک با شرکت اسپانیائی زارا ، موجب شد تا درآمدهای این شرکت در آلمان به طور اعجاب‌آوری 70% افزایش یابد.

با وجود چنین آمار و ارقامی، بازهم تنها پیروی از استراتژیهای جذب و حفظ مشتری کافی نیست. مطالعه بودجه‌های مصروفه شرکت‌ها در زمینه استراتژیهای جذب و حفظ مشتری نشان میدهد، روابط معنادار و کاملی بین میزان بودجه مصروفه و افزایش منافع شرکت وجود ندارد. «علت کاملاً مشخص است. سرمایه‌گذاری بر روی مشتریان غیر سودآور.» صرفاً افزایش نرخ جذب و حفظ مشتری نمی‌تواند، سودآوری را حداکثر نماید. سازمانها نیازمند ابزاری هستند تا بدانند در کجا و چگونه بر روی مشتریان سرمایه‌گذاری نمایند. 

تعریف دو واژه در اینجا الزامی است. منظور از نرخ جذب، میزان افرادی است که در یک کوشش بازاریابی مستقیم، واقعاً مشتری سازمان می‌گردند و منظور از نرخ حفظ، مدت زمانی است که یک مصرف‌کننده به عنوان مشتری سازمان، با سازمان در تعامل است. بسیاری سازمانها هنوز از نرخ جذب و نرخ حفظ به عنوان ابزارهای اصلی سنجش عملکرد بازاریابی استفاده می‌کنند. این امر دو دلیل اصلی دارد: از سوئی ردیابی و فهم آن آسان است و از سوی دیگر سهم بازار برای سازمانها بسیار اهمیت دارد و سازمانها معمولاً به آن وسواس زیادی دارند. اما در بسیاری صنایع استفاده از این معیار به چند دلیل ناکارآمد می‌باشد.

اولین و مشخص‌ترین دلیل قانون بازده نزولی است. افزایش نرخ یک متغیر تا حد مشخصی منجر به افزایش متغیر پیرو می‌شود و این روابط از یک تابع اکیداً صعودی پیروی نمی‌کند. در یک نقطه مشخص، هزینه‌های جذب یا حفظ بردرآمدهای ناشی از جذب و حفظ مشتری غلبه می‌کند. بنابراین پس از این نقطه افزایش میزان جذب و حفظ مشتری تنها موجب کاهش سودآوری سازمان می‌گردد. 

عامل دوم، طبقات مختلف مشتریان و نحوه طبقه‌بندی آنهاست. واضح است که مشتریان با هم متفاوت می‌باشند. میتوان مشتریان را بر اساس دو متغیر سهولت در جذب و سهولت در حفظ به چهار گروه تقسیم‌بندی نمود که در ماتریس زیر قابل مشاهده می‌باشد.

دسته اول عبارتند از مشتریانی که جذب و حفظ آنها بسیار آسان است و میتوان آنها را مشتریان اتفاقی نامید. دسته دوم مشتریانی که جذب آنها ساده است اما حفظ آنها بسیار دشوار است، دسته سوم مشتریانی می‌باشند که جذب آنها دشوار اما حفظ آنها ساده است و سرانجام دسته چهارم که جذب و حفظ آنها بسیار دشوار است. 

حجم اکثر مشتریان شامل آن دسته از افرادی است که جذب و حفظ آنها تقریباً ساده است و عامل اصلی که منجر به اتلاف بسیاری منابع بازاریابی می‌گردد نیز ناشی از همین مساله می‌باشد. از آنجا که فناوریهای نوین امکان شناسائی طبقات چهارگانه فوق را برای سازمانها فراهم آورده است، سازمانها غالباً می‌کوشند تا هزیه‌های بازاریابی خود را بر این دسته از مشتریان (که جذب و حفظ آنها ساده است) معطوف دارند اما نکته اساسی این است که میزان سودآوری مشتریان نیز با یکدیگر متفاوت است و سازمانها باید بعد سومی را نیز برای تحلیل‌های خود در نظر گیرند.

مشتریان اتفاقی(مشتریانی که جذب و حفظ آنها آسان است)، با وجود انکه حجم اکثیرت جمعیت را شامل میشوند یعنی 32% کل جمعیت مشتریان میباشند تنها 20% از حجم‌ سودآوری کل مشتریان را تشکیل می‌دهند. مشتریانی که به سادگی جذب شده اما حفظ آنها دشوار است، 25% کل مشتریان می‌باشند و کمترین منافع را برای سازمان به همراه دارند. تنها در حدود 15% از کل منافع به این گروه تعلق دارد. سهم مشارکت در سود مشتریانی که جذب و حفظ آنها دشوار است 25% کل منافع می باشد. اما جالبترین آمار به دسته نهائی بر میگردد یعنی مشتریانی که جذب آنها دشوار و حفظ آنها ساده است. این مشتریان که تنها 15% از کل جمعیت مشتریان را تشکیل می دهند 40% منافع ناشی از مشتریان را به خود اختصاص می دهند. چنانچه تنها برمبنای دو بعد سهولت در حفظ و جذب مشتریان نگاه کنیم به آسانی بزرگترین گروه منافع را به دست خود، حذف کرده‌ایم! این نتایج برای همه سازمانها قابل تعمیم است. صرفاً تمرکز بر دو عامل جذب و حفظ موجب عدم تخصیص بهینه منابع می‌گردد و عوامل بسیاری را باید در نظر گرفت. تنها زمانی باید براین دو عامل تمرکز کرد که دستیابی به سایر عوامل مقدور نباشد این درحالی است که پیشرفت فناوری امکان دستیابی به داده هائی غنی پیرامون مشتریان را فراهم آورده است. 

در نهایت نکته دیگری که باید مدنظر داشت این است که، سازمانها جهت انجام فعالیتهای بازاریابی خود نیازمند شناسائی سودآوری بلندمدت مشتریان می‌باشند تا بدینوسیله ماتریس جذب ـ حفظ مشتری را تعدیل نموده و نقطه تمرکز فعالیتهای بازاریابی خود را شناسائی نمایند. مفهوم سودآوری بلدمدت مشتری که در فوق از آن استفاده شده معادل همان چیزیست که در بسیاری متون مدیریت ارتباط با مشتری، تحت عنوان ارزش حیات سازمان عنوان شده است. بنابر این در ادامه به عامل کلیدی دوم، یعنی ارزش حیات مشتریان پرداخته میشود.

  • مدرسه بازاریابی فروش مدرس بازاریابی فروش